گذشتهی ساده:
underestimatedشکل سوم:
underestimatedسومشخص مفرد:
underestimatesوجه وصفی حال:
underestimating(قیمت، زمان و غیره را) کم برآورد کردن، کمتر از میزان واقعی ارزیابی کردن، کم تخمین زدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
I underestimated the cost of living in Tehran.
من هزینهی زندگی در تهران را کمتر از میزان واقعی ارزیابی کردم.
The company made the mistake of underestimating the cost of manufacturing the new product.
شرکت بهاشتباه هزینهی تولید محصول جدید را کمتر برآورد کرد.
دست کم گرفتن، کم بها دادن به، ناچیز پنداشتن، کوچک شمردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't ever underestimate the strength of this storm!
هرگز قدرت این طوفان را دست کم نگیر!
Many people underestimate the importance of a good night's sleep for their health.
بسیاری از افراد اهمیت خواب خوب شبانه را برای سلامتیشان دست کم میگیرند.
بر آورد کمتر از حد، برآورد کم، بر آورد پایین
کلمهی «Underestimate» در زبان فارسی به «کم برآورد کردن» یا «دستکم گرفتن» ترجمه میشود.
«Underestimate» به معنای ارزیابی یا سنجش چیزی یا کسی با میزان کمتر از واقعیت یا ظرفیت واقعی آن است. این مفهوم زمانی بهکار میرود که فرد یا گروهی، ارزش، توانایی، اهمیت، یا شدت یک موضوع، فرد یا پدیده را کمتر از آنچه واقعاً هست در نظر بگیرد. این عمل میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست، برنامهریزیهای ضعیف یا حتی شکست شود، زیرا اطلاعات یا توانایی واقعی به درستی درک نشده است.
در زندگی روزمره، کمارزیابی کردن افراد یا موقعیتها معمولاً به دلیل پیشداوری، عدم شناخت کافی، یا اعتماد کم به تواناییها رخ میدهد. برای مثال، وقتی یک تیم ورزشی رقیب خود را دستکم میگیرد، ممکن است آمادگی لازم برای رقابت را نداشته باشد و این باعث باخت غیرمنتظره شود. همچنین، در محیطهای کاری، اگر مدیر یا همکاران یک پروژه را دستکم بگیرند، منابع لازم به آن اختصاص داده نمیشود و پروژه با مشکلات جدی روبرو میشود.
از نظر روانشناسی، پدیدهی «underestimate» میتواند ناشی از سوگیریهای شناختی باشد، مثل اثر «خطای خوشبینی» که در آن افراد تمایل دارند مسائل را سادهتر از آنچه هست ببینند یا به طور غیرمنطقی فکر کنند که شرایط بهتر از واقعیت خواهد بود. این امر به ویژه در ارزیابی خطرات، زمانبندی پروژهها یا برآورد هزینهها مشاهده میشود و میتواند تبعات مالی، اجتماعی یا شخصی داشته باشد.
در زبان انگلیسی، فعل «underestimate» میتواند هم به صورت جداگانه و هم به عنوان اسم (underestimation) به کار رود. برای مثال، جملهی «They underestimated the difficulty of the task» یعنی «آنها سختی کار را کمارزیابی کردند». همچنین، «underestimation» به معنای فرایند یا نتیجهی کمارزیابی کردن است، که نشاندهندهی خطا یا اشتباه در قضاوت است.
از دیدگاه کاربردی، شناخت و جلوگیری از کمارزیابی کردن اهمیت زیادی دارد، زیرا ارزیابی دقیق و واقعبینانه پایه و اساس موفقیت در بسیاری از زمینهها است؛ از تصمیمگیریهای استراتژیک و سرمایهگذاری گرفته تا روابط انسانی و برنامهریزیهای روزمره. آموزشها و تجربیات مختلف به افراد کمک میکنند تا توانایی خود را در درک درست موقعیتها افزایش دهند و از افتادن در دام «underestimate» جلوگیری کنند.
گذشتهی ساده underestimate در زبان انگلیسی underestimated است.
شکل سوم underestimate در زبان انگلیسی underestimated است.
وجه وصفی حال underestimate در زبان انگلیسی underestimating است.
سومشخص مفرد underestimate در زبان انگلیسی underestimates است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «underestimate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/underestimate