با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Underestimate

ˌʌndərˈestɪmeɪt ˌʌndərˈestəmət ˌʌndərˈestəmət ˌʌndərˈestɪmeɪt ˌʌndəˈrestɪmət
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    underestimated
  • شکل سوم:

    underestimated
  • سوم‌شخص مفرد:

    underestimates
  • وجه وصفی حال:

    underestimating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive B2
(قیمت، زمان و غیره را) کم برآورد کردن، کمتر از میزان واقعی ارزیابی کردن، کم تخمین زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I underestimated the cost of living in Tehran.
- من هزینه‌ی زندگی در تهران را کمتر از میزان واقعی ارزیابی کردم.
- The company made the mistake of underestimating the cost of manufacturing the new product.
- شرکت به‌اشتباه هزینه‌ی تولید محصول جدید را کمتر برآورد کرد.
verb - transitive
دست کم گرفتن، کم بها دادن به، ناچیز پنداشتن، کوچک شمردن
- Don't ever underestimate the strength of this storm!
- هرگز قدرت این طوفان را دست کم نگیر!
- Many people underestimate the importance of a good night's sleep for their health.
- بسیاری از افراد اهمیت خواب خوب شبانه را برای سلامتی‌شان دست کم می‌گیرند.
noun countable
بر آورد کمتر از حد، برآورد کم، بر آورد پایین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underestimate

  1. verb minimize; rate too low
    Synonyms: belittle, deprecate, depreciate, disesteem, disparage, make light of, miscalculate, miscarry, not do justice, put down, sell short, slight, think too little of, underrate, undervalue
    Antonyms: exaggerate, maximize, overestimate

لغات هم‌خانواده underestimate

ارجاع به لغت underestimate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underestimate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underestimate

لغات نزدیک underestimate

پیشنهاد بهبود معانی