گذشتهی ساده:
overestimatedشکل سوم:
overestimatedسومشخص مفرد:
overestimatesوجه وصفی حال:
overestimatingشکل جمع:
overestimates(قیمت، مقدار) اضافه بر آورد کردن، بیشازحد برآورد کردن
They have overestimated the value of that house.
خانه را بیش از آنچه که واقعاً میارزد برآورد کردهاند.
(نیرو، استعداد و غیره) زیادی بها دادن به، بیش از حد حساب کردن روی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برآورد بیش از اندازه، تخمین زیادی، مبالغه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overestimate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overestimate