با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Overvaluation

    ˌəʊvəˌvæljuˈeɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable
    ارزش‌گذاریِ بیش‌‌ازحد، قیمت‌گذاری بالاتر از حد واقعی، بیش‌ارزش‌گذاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - The prices of some technology shares were ridiculously high, and there was a limit as to how long these overvaluations could continue.
    - قیمت برخی از سهام فناوری به‌طور باورنکردنی بالا بود و محدودیتی در خصوص مدت زمان ادامه‌ی این ارزش‌گذاری‌های بیش‌ازحد وجود داشت.
    - stock overvaluation
    - بیش‌ارزش‌گذاری سهام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد overvaluation

    1. noun An appraisal that is too high
      Synonyms: overestimate, overestimation, overappraisal

    لغات هم‌خانواده overvaluation

    ارجاع به لغت overvaluation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «overvaluation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overvaluation

    لغات نزدیک overvaluation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی