امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Devalue

diːˈvæljuː diːˈvæljuː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    devalued
  • شکل سوم:

    devalued
  • سوم‌شخص مفرد:

    devalues
  • وجه وصفی حال:

    devaluing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
اقتصاد تنزل قیمت دادن، از ارزش و شخصیت کسی کاستن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Her childish behavior devalued her in my eyes.
- رفتار بچگانه‌ی آن زن ارزش او را در نظرم کم کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد devalue

  1. verb depreciate
    Synonyms:
    cheapen cut rate debase decrease decry devalorize devaluate knock off lower mark down nose dive revalue take down underrate undervalue write down write off
    Antonyms:
    increase overvalue raise

لغات هم‌خانواده devalue

ارجاع به لغت devalue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «devalue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/devalue

لغات نزدیک devalue

پیشنهاد بهبود معانی