فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Devalue

diːˈvæljuː diːˈvæljuː

گذشته‌ی ساده:

devalued

شکل سوم:

devalued

سوم‌شخص مفرد:

devalues

وجه وصفی حال:

devaluing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

اقتصاد تنزل قیمت دادن، از ارزش و شخصیت کسی کاستن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Her childish behavior devalued her in my eyes.

رفتار بچگانه‌ی آن زن ارزش او را در نظرم کم کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد devalue

  1. verb depreciate
    Synonyms:
    lower decrease underrate cheapen devaluate debase mark down undervalue decry take down write down knock off revalue devalorize write off nose dive
    Antonyms:
    increase overvalue raise

لغات هم‌خانواده devalue

ارجاع به لغت devalue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «devalue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/devalue

لغات نزدیک devalue

پیشنهاد بهبود معانی