Overuse

ˌoʊvərˈjuːz ˌoʊvərˈjuːz ˌəʊvəˈjuːz ˌəʊvəˈjuːz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    overused
  • شکل سوم:

    overused
  • سوم‌شخص مفرد:

    overuses
  • وجه وصفی حال:

    overusing

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
استفاده بیش‌از‌حد، کاربرد بیش‌از‌حد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- due to the overuse of soap
- به‌دلیل کاربرد بیش‌از‌حد صابون
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overuse

  1. verb to treat badly
    Synonyms:
    misuse use too much use too frequently wear out
  1. verb make use of too often or too extensively
    Synonyms:
    overdrive
  1. noun exploitation to the point of diminishing returns
    Synonyms:
    overexploitation overutilization overutilisation

ارجاع به لغت overuse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overuse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overuse

لغات نزدیک overuse

پیشنهاد بهبود معانی