با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Guessing

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    guessed
  • شکل سوم:

    guessed
  • سوم شخص مفرد:

    guesses

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun A2
    حدس، گمانه‌زنی
    • - Answer all questions on the test - there's no penalty for guessing.
    • - به تمام پرسش‌ها در آزمون پاسخ دهید - هیچ مجازاتی برای حدس اِعمال نمی‌شود.
    • - The President's statement cleared the air of rumors and guessing.
    • - اظهارات رئیس‌جمهور، فضای شایعه و گمانه‌زنی را زدود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد guessing

  1. noun guesswork
    Synonyms: supposition, imagination, fancy, inference, deduction, presumption, predisposition, reckoning, surmise, theorizing, positing, postulating, assuming, assumption, guesswork, speculation, hunch, presuming, opinion

ارجاع به لغت guessing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guessing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guessing

لغات نزدیک guessing

پیشنهاد بهبود معانی