با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Imagination

    ɪˌmædʒəˈneɪʃn ɪˌmædʒəˈneɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      imaginations

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun B1
    قوه‌ی تخیل، خیال زایی، انگاره زایی، اندیش‌دیسه‌زایی، انگارش، قدرت خلاقه، آفریدگاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - the great imaginations of literature
    - خلاقان بزرگ ادبیات
    - Shakespeare's artistic imagination
    - قدرت تخیل هنری شکسپیر
    noun
    تصور، خیال، اندیش‌دیسه، انگار، سگالش، انگارش
    - her poem captured everyone's imagination.
    - شعر او خیال و تصور همه را به خود جلب کرد.
    noun
    خیال باطل، تصور بیهوده، وهم و خیال، پوچ‌اندیشه، پوچ انگاره
    - in my imagination, I saw two giants attacking me.
    - به خیالم رسید که دو غول داشتند به من حمله می‌کردند.
    noun
    (قدرت فهم و لذت از آثار خلاقه به‌ویژه در هنر و ادبیات) ذوق، استعداد دریافت، شم هنری، فهم هنری، هنرفهمی
    - they lack the necessary imagination to appreciate modern art.
    - آنان فاقد ذوق لازم برای درک هنر نو می‌باشند.
    noun
    ابتکار، ابداع‌گری، نوآوری، نویابی
    - this poem lacks imagination.
    - این شعر فاقد نوآوری است.
    noun
    (مهجور) نقشه‌ی شیطانی، تدبیر اهریمنی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد imagination

    1. noun power to create in one’s mind
      Synonyms: acuteness, artistry, awareness, chimera, cognition, conception, creation, creative thought, creativity, enterprise, fabrication, fancy, fantasy, flight of fancy, idea, ideality, illusion, image, imagery, ingenuity, insight, inspiration, intelligence, invention, inventiveness, mental agility, notion, originality, perceptibility, realization, resourcefulness, sally, supposition, thought, thoughtfulness, unreality, verve, vision, visualization, wit, wittiness
      Antonyms: being, entity, existence, material, reality, substance, truth

    لغات هم‌خانواده imagination

    ارجاع به لغت imagination

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «imagination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imagination

    لغات نزدیک imagination

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند