فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Visualization

ˌvɪʒwələˈzeɪʃn̩ ˌvɪʒʊəlaɪˈzeɪʃn̩

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: visualisation

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal

تجسم (فکری)، تصور، مجازی‌سازی

Visualization can enhance your ability to achieve goals.

تجسم می‌تواند توانایی شما را برای دستیابی به اهداف افزایش دهد.

Effective visualization often leads to improved problem-solving skills.

تصور مؤثر اغلب به بهبود مهارت‌های حل مسئله منجر می‌شود.

noun countable uncountable formal

مصورسازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Visualization is a powerful tool for understanding complex data.

مصورسازی ابزاری قدرتمند برای درک داده‌های پیچیده است.

Her visualization of the project helped the team grasp its goals.

مصورسازی او از پروژه به تیم کمک کرد تا اهداف خود را درک کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد visualization

  1. noun a mental image that is similar to a visual perception
    Synonyms:
    visualisation visual-image

ارجاع به لغت visualization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «visualization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visualization

لغات نزدیک visualization

پیشنهاد بهبود معانی