جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Imaginable

ɪˈmædʒənəbl ɪˈmædʒənəbl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

( imaginal ) تصور‌کردنی، قابل‌تصور، انگاشتنی، قابل‌درک، وابسته به تصورات و پندارها، تصوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

any imaginable situation

هر وضعیتی که بتوان آن ‌را تصور کرد

the biggest lies imaginable

بزرگ‌ترین دروغ‌های قابل‌تصور

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imaginable

adjective believable, possible

Synonyms:

conceivable likely plausible credible convincing thinkable comprehensible sensible supposable calculable conjecturable apprehensible under the sun

Antonyms:

impossible unbelievable improbable unthinkable unimaginable incomprehensible

لغات هم‌خانواده imaginable

noun
imagination, imaginings

adjective
imaginable, imaginary, imaginative, unimagined

verb - transitive
imagine

adverb
unimaginably, imaginatively

ارجاع به لغت imaginable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «imaginable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/imaginable

لغات نزدیک imaginable

- image segmentation
- imagery
- imaginable
- imaginal
- imaginary

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!