فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Image Segmentation
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
کامپیوتر هوش مصنوعی بخش‌بندی تصویر، تقسیم‌بندی تصویر (فرایند تفکیک و دسته‌بندی بخش‌های مختلف تصویر براساس ویژگی‌های مشترک)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Effective image segmentation can enhance object detection accuracy.
بخش‌بندی مؤثر تصویر می‌تواند دقت شناسایی اشیا را افزایش دهد.
Image segmentation allows for better analysis of satellite imagery.
بخش‌بندی تصویر امکان تجزیه‌وتحلیل بهتر تصاویر ماهواره‌ای را فراهم می‌کند.
مترادف و متضاد image segmentation
-
noun the process of dividing an image into distinct regions or segments based on shared characteristics such as color, texture, or object boundaries
ارجاع به لغت image segmentation
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «image segmentation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/image-segmentation
لغات نزدیک image segmentation
- - image orthicon
- - image recognition
- - image segmentation
- - imagery
- - imaginable