(داشتن ایده/های جدید و بدیع) خلاقیت، نوآوری، ابتکار، آفرینندگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her performance was full of inventiveness.
اجرایش سرشار از خلاقیت بود.
the artist's fertile inventiveness
آفرینندگیِ زایای این هنرمند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inventiveness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inventiveness