توانمندی، مهارت، تدبیر، کاردانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her resourcefulness in finding creative solutions to problems is truly impressive.
توانمندی او در پیدا کردن راهحلهای خلاقانه برای مشکلات واقعاً تحسینبرانگیز است.
The teacher praised the student's resourcefulness in completing the project.
معلم مهارت دانشآموز در تکمیل پروژه را تحسین کرد.
کلمهی «resourcefulness» در زبان فارسی بهصورت «کارآمدی»، «کاردانی»، «ابتکار»، «توانایی یافتن راهحل در موقعیتهای دشوار»، یا «چارهجویی» ترجمه میشود.
این واژه از دو بخش resource (منبع یا وسیله) و پسوند fulness- (داشتن ویژگی یا توانایی) تشکیل شده است، و در مجموع به معنای «داشتن توانایی استفادهی مؤثر از منابع موجود برای حل مسائل» است. «Resourcefulness» یکی از صفات انسانی بسیار ارزشمند به شمار میآید، زیرا نشاندهندهی انعطافپذیری، خلاقیت، و قدرت تصمیمگیری در شرایط محدود یا بحرانی است.
در معنای نخست، «resourcefulness» به توانایی فرد برای پیدا کردن یا ابداع راهحلهای مؤثر در مواجهه با چالشها اشاره دارد. شخصی که این ویژگی را دارد، وقتی با مانعی روبهرو میشود، بهجای تسلیم شدن، بهدنبال راههای تازه میگردد. او میتواند از امکانات ساده یا حتی غیرمنتظره، برای رسیدن به هدف خود بهره ببرد. برای مثال، در شرایطی که منابع مالی یا فنی محدود است، فرد کارآمد با تکیه بر دانش، تخیل و منطق خود، راهحلی عملی میآفریند. این توانایی در عرصههای گوناگون از مدیریت گرفته تا آموزش و زندگی روزمره، نقشی کلیدی دارد.
از دید روانشناسی شخصیت، «resourcefulness» یکی از مؤلفههای اصلی «هوش سازشی» است. افراد با سطح بالای این ویژگی، معمولاً در برابر فشارهای زندگی مقاومتر هستند، زیرا بهجای تمرکز بر کمبودها، توجه خود را بر امکانات و فرصتهای موجود متمرکز میکنند. آنها معمولاً ذهنی باز، نگرشی مثبت و روحیهای جستوجوگر دارند. همین نگرش باعث میشود در شرایط اضطراری بتوانند با آرامش تصمیم بگیرند و به راهحلهای مؤثر دست یابند.
در محیط کاری و مدیریتی، «resourcefulness» یکی از ارزشمندترین ویژگیهای رهبران و کارکنان است. مدیری که کارآمد و مبتکر است، تنها به منابع سازمانی متکی نمیماند، بلکه میداند چگونه با بهرهگیری از مهارتهای انسانی، ارتباطات، و حتی محدودیتها، نتیجهای مثبت خلق کند. چنین مدیری در شرایط بحران، بهجای تمرکز بر آنچه از دست رفته، میپرسد «از آنچه داریم چگونه میتوانیم بهترین استفاده را بکنیم؟». از همینرو، شرکتها در فرآیند استخدام و ارزیابی عملکرد، ویژگی «resourcefulness» را یکی از معیارهای کلیدی موفقیت میدانند.
در حوزهی فرهنگی و تاریخی نیز، «resourcefulness» عامل بقا و پیشرفت جوامع بوده است. تمدنها زمانی شکوفا شدهاند که مردم آن توانستهاند در برابر محدودیتهای طبیعی یا اجتماعی، با خلاقیت و نوآوری واکنش نشان دهند. اختراعات بزرگ، راههای تازهی تجارت، و حتی پیشرفتهای هنری، همگی نتیجهی روحیهی چارهجوی انسان بودهاند. از ساخت نخستین ابزارهای سنگی گرفته تا توسعهی فناوریهای نوین، تاریخ بشر را میتوان تاریخ «resourcefulness» دانست — داستانِ تبدیل نیاز به ایده، و ایده به عمل.
از دید فلسفی و اخلاقی، «resourcefulness» بیش از آنکه فقط یک مهارت باشد، نوعی نگرش به زندگی است؛ نگرشی که بر خودباوری و امید استوار است. فردی که این ویژگی را دارد، باور دارد که حتی در شرایط دشوار، میتوان چیزی آفرید، راهی یافت، یا تغییری ایجاد کرد. او نهتنها از امکانات بیرونی، بلکه از ظرفیتهای درونی خود نیز بهره میگیرد — از هوش، تجربه، احساس، و اراده. در این معنا، «resourcefulness» نوعی همزیستی آگاهانه با ناملایمات است: هنر دیدن فرصت در دل محدودیت.
«resourcefulness» را میتوان ترکیبی از هوش عملی، خلاقیت، و ارادهی سازنده دانست. این ویژگی انسان را قادر میسازد تا در پیچیدهترین شرایط نیز از امکانات موجود بیشترین بهره را ببرد و راهی برای پیشرفت بیابد. در جهانی که تغییر و چالش، اجزای جداییناپذیر آن هستند، «resourcefulness» نهتنها یک توانایی، بلکه ضرورتی حیاتی است — نیرویی که انسان را از صرف بقا به سمت آفرینش و رشد هدایت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «resourcefulness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resourcefulness