امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conception

kənˈsepʃn kənˈsepʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
تصور، درک، فهم، دریافت، فکر، اندیشه، ایده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I have no conception of what will happen.
- تصوری از آنچه که روی خواهد داد، ندارم.
noun
بارداری، آبستنی، حاملگی، لقاح، گشن، بسته شدن نطفه
- conception is the union of spermatozoid and ovum
- گشن (لقاح)؛ عبارت‌است‌از: آمیزش اسپرماتوزئید و تخمک
- conception control
- (پزشکی) کنترل موالید، کنترل زاد و ولد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conception

  1. noun understanding; idea
    Synonyms:
    apperception appreciation apprehension clue cogitating cognition communing comprehension conceit concentrating concept consideration considering deliberating design dreaming envisaging explanation exposition fancy fancying image imagining impression inkling intellection interpretation meditating meditation mental grasp musing notion perception philosophizing picture plan realization representation speculating speculation thought version
    Antonyms:
    being concrete
  1. noun beginning, birth
    Synonyms:
    fertilization formation germination impregnation inception initiation insemination invention launching origin outset start
    Antonyms:
    abortion death

لغات هم‌خانواده conception

  • noun
    conception

ارجاع به لغت conception

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conception» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conception

لغات نزدیک conception

پیشنهاد بهبود معانی