با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Concrete

kɑːnˈkriːt ˈkɒŋkriːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    concreted
  • شکل سوم:

    concreted
  • سوم‌شخص مفرد:

    concretes
  • وجه وصفی حال:

    concreting
  • شکل جمع:

    concretes
  • صفت تفضیلی:

    more concrete
  • صفت عالی:

    most concrete

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
بتن (ترکیبی از سیمان و ماسه و سنگ‌های کوچک و آب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The construction workers poured the concrete into the foundation.
- کارگران ساختمانی بتن را در فونداسیون ریختند.
- The sculptor used concrete to create a large sculpture.
- مجسمه‌ساز برای خلق مجسمه‌ای بزرگ از بتن استفاده کرد.
verb - transitive
با بتن پوشاندن، بتنی کردن، بتن‌ریزی کردن
- We decided to concrete the road.
- تصمیم گرفتیم راه را با بتون بپوشانیم.
- The construction crew concreted the sidewalks.
- اکیپ ساخت‌وساز پیاده‌روها را بتن‌ریزی کردند.
adjective
عینی، ملموس، غیرانتزاعی، انضمامی
- concrete evidence
- شواهد عینی
- The concept of time is not concrete.
- مفهوم زمان ملموس نیست.
adjective
بتنی، ساخته‌شده از بتن
- The building's concrete walls provided excellent insulation.
- دیوارهای بتنی ساختمان عایق بسیار خوبی را ارائه می‌کردند.
- The concrete steps were cracked.
- پله‌های ساخته‌شده از بتن ترک خورده بود.
adjective
ذات (اسم)
- concrete and abstract noun
- اسم ذات و اسم انتزاعی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد concrete

  1. adjective actual, factual
    Synonyms: accurate, corporeal, definite, detailed, explicit, material, objective, particular, precise, real, sensible, solid, specific, substantial, tangible
    Antonyms: abstract, ideal, immaterial, intangible
  2. adjective hardened
    Synonyms: caked, calcified, cemented, compact, compressed, congealed, conglomerated, consolidated, dried, firm, indurate, monolithic, petrified, poured, precast, set, set in stone, solid, solidified, steeled, strong, unyielding
    Antonyms: bending, flexible, pliable

Collocations

ارجاع به لغت concrete

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concrete» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/concrete

لغات نزدیک concrete

پیشنهاد بهبود معانی