گذشتهی ساده:
concretedشکل سوم:
concretedسومشخص مفرد:
concretesوجه وصفی حال:
concretingشکل جمع:
concretesصفت تفضیلی:
more concreteصفت عالی:
most concreteبتن (ترکیبی از سیمان و ماسه و سنگهای کوچک و آب)
The construction workers poured the concrete into the foundation.
کارگران ساختمانی بتن را در فونداسیون ریختند.
The sculptor used concrete to create a large sculpture.
مجسمهساز برای خلق مجسمهای بزرگ از بتن استفاده کرد.
با بتن پوشاندن، بتنی کردن، بتنریزی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We decided to concrete the road.
تصمیم گرفتیم راه را با بتون بپوشانیم.
The construction crew concreted the sidewalks.
اکیپ ساختوساز پیادهروها را بتنریزی کردند.
عینی، ملموس، غیرانتزاعی، انضمامی
concrete evidence
شواهد عینی
The concept of time is not concrete.
مفهوم زمان ملموس نیست.
بتنی، ساختهشده از بتن
The building's concrete walls provided excellent insulation.
دیوارهای بتنی ساختمان عایق بسیار خوبی را ارائه میکردند.
The concrete steps were cracked.
پلههای ساختهشده از بتن ترک خورده بود.
ذات (اسم)
concrete and abstract noun
اسم ذات و اسم انتزاعی
آجر سیمانی، بلوک بتونی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «concrete» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concrete