آخرین به‌روزرسانی:

Consolidated

kənˈsɑːlədeɪtɪd kənˈsɒlədeɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

consolidates

وجه وصفی حال:

consolidating

معنی

adjective

یکپارچه (شده)، ادغام شده، درآمیخته، یکجا، تلفیقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد consolidated

  1. adjective joined together into a whole
    Synonyms:
    fused amalgamated coalesced amalgamate

سوال‌های رایج consolidated

وجه وصفی حال consolidated چی میشه؟

وجه وصفی حال consolidated در زبان انگلیسی consolidating است.

سوم‌شخص مفرد consolidated چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد consolidated در زبان انگلیسی consolidates است.

ارجاع به لغت consolidated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consolidated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consolidated

لغات نزدیک consolidated

پیشنهاد بهبود معانی