دل خوش کردن، خود را تسلی دادن، آرام کردن خود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He tried to console himself by believing it just wasn’t meant to be.
سعی کرد خود را با این باور که قرار نبوده این اتفاق بیفتد، آرام کند.
They consoled themselves with the idea that at least no one was hurt.
خودشان را با این فکر تسلی دادند که حداقل کسی آسیب ندیده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «console yourself» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/console-yourself