فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Monolithic

ˌmɑːnəˈlɪθɪk ˌmɒnəˈlɪθɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

یکپارچه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monolithic

  1. adjective massive
    Synonyms:
    big great huge vast enormous immense giant gigantic grand mammoth colossal bulky towering imposing titanic gargantuan hulking whopping elephantine solid permanent consistent uniform immovable

ارجاع به لغت monolithic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monolithic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/monolithic

لغات نزدیک monolithic

پیشنهاد بهبود معانی