آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Gigantic

dʒaɪˈɡæntɪk dʒaɪˈɡæntɪk

صفت تفضیلی:

more gigantic

صفت عالی:

most gigantic

معنی gigantic | جمله با gigantic

adjective

بسیار بزرگ، عظیم، غول‌پیکر، غول‌آسا، غول‌مانند، خیلی‌ زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The dinosaur skeleton in the museum was a sight to behold, with its gigantic bones and massive size.

اسکلت دایناسور در موزه با استخوان‌های بسیار بزرگ و اندازه‌ی عظیمش، تماشایی بود.

The company's headquarters was located in a gigantic building.

دفتر مرکزی این شرکت در یک بنای عظیم قرار داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A gigantic wrestler stepped into the mat.

کشتی‌گیر غول‌پیکری وارد تشک شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gigantic

سوال‌های رایج gigantic

صفت تفضیلی gigantic چی میشه؟

صفت تفضیلی gigantic در زبان انگلیسی more gigantic است.

صفت عالی gigantic چی میشه؟

صفت عالی gigantic در زبان انگلیسی most gigantic است.

ارجاع به لغت gigantic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gigantic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gigantic

لغات نزدیک gigantic

پیشنهاد بهبود معانی