آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Gross

ɡroʊs ɡroʊs ɡrəʊs ɡrəʊs

صفت تفضیلی:

grosser

صفت عالی:

grossest

معنی gross | جمله با gross

adjective C1

توده، درشت، بزرگ، ستبر، ضخیم، زمخت، درشت بافت

adjective

عمده، انبوه، ناخالص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

gross income

درآمد ناخالص

gross and net income

درآمد خالص و ناخالص

adjective

فاحش، قراص

a gross mistake

اشتباه فاحش

adjective

حال به‌هم زن، چندش، زشت، شرم‌آور، بی‌تربیت، وحشی

gross language

حرف‌های زشت

noun

وزن سرجمع چیزی (با ظرف و غیره در مقابل net یعنی وزن خالص)، جمع کل

Last year the company grossed 500 million tomans.

سال گذشته مجموع درآمد شرکت پانصد میلیون تومان بود.

verb - transitive

زمخت کردن، کلفت کردن

verb - transitive

بزرگ کردن، جمع کردن، به‌صورت سود نابهنجار به‌دست آوردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gross

  1. adjective whole
    Synonyms:
    total complete entire all aggregate outright in sum before tax before deductions whole ball of wax whole enchilada whole shebang whole nine yards whole schmear
    Antonyms:
  1. noun total, whole
    Antonyms:
  1. verb bring in as total
    Synonyms:
    Antonyms:
    net

Phrasal verbs

to gross out

(عامیانه) مشمئز کردن، (با حرف یا صحنه یا رفتار رکیک) آزردن

Collocations

in the gross

1- به‌طور عمده (به‌ویژه در مورد کالا)، به مقدار زیاد، عمده‌فروشی 2- به‌طور کلی (by the gross هم می‌گویند)

سوال‌های رایج gross

صفت تفضیلی gross چی میشه؟

صفت تفضیلی gross در زبان انگلیسی grosser است.

صفت عالی gross چی میشه؟

صفت عالی gross در زبان انگلیسی grossest است.

ارجاع به لغت gross

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gross» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gross

لغات نزدیک gross

پیشنهاد بهبود معانی