شکل جمع:
fatsصفت تفضیلی:
fatterصفت عالی:
fattestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
چاق شدن، فربه شدن، وزن اضافه کردن
عمرا، احتمال کم، غیرمیسر
(عامیانه) بسیار کم، تقریباً هیچ
(عامیانه) گپ زدن، (دوستانه) صحبت کردن، اختلاط کردن
کار از کار گذشته است، امر ناخوشایند انجام شد (و دیگر نمیتوان کاری کرد)، حالا دیگر دیر شده است
برکت زمین، ناز و نعمت، تجملات
(عامیانه) گپ زدن، دوستانه حرف زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fat» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fat