۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Bulging

ˈbʌldʒɪŋ ˈbʌldʒɪŋ

گذشته‌ی ساده:

bulged

شکل سوم:

bulged

سوم‌شخص مفرد:

bulges

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

متورم، قلمبه‌شده، بیرون‌زده، پف‌کرده، ورقلمبیده

bulging eyes

چشم‌های پف‌کرده

bulging muscles

ماهیچه‌های بیرون‌زده و متورم

adjective

پر (به‌ گونه‌ای که برجسته و بیرون‌زده باشد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

bulging pockets

جیب‌های پر

bulging suitcase

چمدان پر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bulging

  1. adjective curving or bulging outward
    Synonyms:
    convex bulbous bulgy protuberant bellied bellying gibbous
    Antonyms:
    concave
  1. verb bulge out; form a bulge outward, or be so full as to appear to bulge
    Synonyms:
    protruding projecting extending swelling expanding jutting popping ballooning distending bumping bagging pouching bellying overhanging bugging dilating humping lumping beetling starting blistering
    Antonyms:
    depressing
  1. verb swell or protrude outwards
    Synonyms:
    protruding pouching

سوال‌های رایج bulging

گذشته‌ی ساده bulging چی میشه؟

گذشته‌ی ساده bulging در زبان انگلیسی bulged است.

شکل سوم bulging چی میشه؟

شکل سوم bulging در زبان انگلیسی bulged است.

سوم‌شخص مفرد bulging چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد bulging در زبان انگلیسی bulges است.

ارجاع به لغت bulging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bulging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bulging

لغات نزدیک bulging

پیشنهاد بهبود معانی