آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Gibbous

ˈɡɪbəs ˈɡɪbəs

معنی gibbous | جمله با gibbous

adjective

محیط زیست کوژ، محدب (ماهی که می‌توان بیش از نیمی از آن را دید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Photographers love capturing the gibbous moon during twilight.

عکاسان عاشق ثبت کوژماه در هنگام غروب هستند.

We stayed up late to watch the gibbous moon rise over the mountains.

ما تا دیر وقت بیدار ماندیم تا ماه محدب را که از پشت کوه‌ها بالا می‌آمد، ببینیم

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gibbous

  1. adjective characteristic of or suffering from kyphosis, an abnormality of the vertebral column
    Synonyms:
    humpbacked hunchbacked kyphotic humped crookbacked bunchbacked crookback
  1. adjective (used of the moon) more than half full
    Synonyms:
    gibbose

ارجاع به لغت gibbous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gibbous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gibbous

لغات نزدیک gibbous

پیشنهاد بهبود معانی