با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Gibbous

ˈɡɪbəs ˈɡɪbəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    برآمده، محدب، گرده‌ماهی، گوژپشت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد gibbous

  1. adjective Characteristic of or suffering from kyphosis, an abnormality of the vertebral column
    Synonyms: crookback, crookbacked, humped, bunchbacked, humpbacked, hunchbacked, kyphotic
  2. adjective (used of the moon) more than half full
    Synonyms: gibbose

ارجاع به لغت gibbous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gibbous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gibbous

لغات نزدیک gibbous

پیشنهاد بهبود معانی