فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Convex

ˌkɑːnˈveks / / kən- / / ˈkɑːnveks ˌkɑːnˈveks / / kən- / / ˈkɑːnveks ˌkɒnˈveks / / kən- / / ˈkɒnveks ˌkɒnˈveks / / kən- / / ˈkɒnveks

معنی‌ها و نمونه‌جمله

verb - transitive adjective

کوژ، محدب

verb - transitive adjective

محدب، کوژ، گرده ماهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

a convex lens

عدسی کوژ، عدسی هم‌گرا

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد convex

  1. adjective rounded, curving outward
    Synonyms:
    rounded raised bulging bulged arched bent bulgy outcurved gibbous protuberant biconvex
    Antonyms:
    concave depressed sinking

ارجاع به لغت convex

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/convex

لغات نزدیک convex

پیشنهاد بهبود معانی