به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Arched

ˈɑːrt͡ʃt ɑːt͡ʃt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    arches
  • وجه وصفی حال:

    arching

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    طاق‌دار، مقوس، قوسی
    • - an arched roof
    • - تاق ضربی، تاق قوسی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد arched

  1. adjective vaulted
    Synonyms: bowed, curved, domed, embowed, rounded

ارجاع به لغت arched

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arched» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arched

لغات نزدیک arched

پیشنهاد بهبود معانی