Arched

ˈɑːrt͡ʃt ɑːt͡ʃt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    arches
  • وجه وصفی حال:

    arching

معنی و نمونه‌جمله

adjective
طاق‌دار، مقوس، قوسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- an arched roof
- تاق ضربی، تاق قوسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arched

  1. adjective vaulted
    Synonyms: bowed, curved, domed, embowed, rounded

ارجاع به لغت arched

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arched» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arched

لغات نزدیک arched

پیشنهاد بهبود معانی