سومشخص مفرد:
depressesوجه وصفی حال:
depressingصفت تفضیلی:
more depressedصفت عالی:
most depressedسلامت روان دژم، دلتنگ، پریشان، افسرده، غمگین، ملول
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سلامت روان
Today, you look very depressed!
امروز خیلی افسرده بهنظر میرسی!
اقتصاد راکد، کساد، رکود
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the depressed condition of the market
کسادی وضع بازار
depressed industries
صنایع دستخوش ایستایی (رکود)
a depressed area of the city
بخش راکدشدهی شهر
گیاهشناسی تخت، پهنیده، فرورفته
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
a depressed cactus
کاکتوس پهنیده
a depressed herb
گیاه تخت (گسترده بر روی زمین)
Some of the depressed areas of the moon are deeper than Grand Canyon.
برخی از نواحی فرورفتهی ماه از گراندکانیون ژرفترند.
a depressed gas pedal
تختهگاز پایین فشرده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «depressed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/depressed