فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sunken

ˈsʌŋkən ˈsʌŋkən

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

فرو‌رفته، خالی، در ته آب، غرق‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a sunken ship

کشتی غرق‌شده

sunken cheeks

گونه‌های گود‌افتاده

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a sunken patio

ایوان گود

sunken spirits

روحیه‌ی مغموم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sunken

  1. adjective depressed, hollowed; submerged
    Synonyms:
    recessed indented concave caved-in fallen-in immersed buried

ارجاع به لغت sunken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sunken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sunken

لغات نزدیک sunken

پیشنهاد بهبود معانی