صفت تفضیلی:
crummierصفت عالی:
crummiest( crumby =) مانند مغز نان، خمیری، اکبیری، نکبتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I am fed up with this crummy apartment.
از این آپارتمان گند بیزارم.
What a crummy movie!
چه فیلم افتضاحی!
صفت تفضیلی crummy در زبان انگلیسی crummier است.
صفت عالی crummy در زبان انگلیسی crummiest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crummy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crummy