فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Crappy

ˈkræpi ˈkræpi

صفت تفضیلی:

crappier

صفت عالی:

crappiest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

آشغال، مزخرف، قراضه، به دردنخور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

a crappy old car

ماشین قدیمی قراضه

crappy weather

آب‌وهوای مزخرف

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crappy

  1. adjective poor
    Synonyms:
    cheap inferior worthless useless lousy sub-par shoddy junky trashy

ارجاع به لغت crappy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crappy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crappy

لغات نزدیک crappy

پیشنهاد بهبود معانی