با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Scholarship

ˈskɑːlərʃɪp ˈskɒləʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    scholarships

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun C1
    تحقیق، دانش، کمک‌هزینه دانشجویی، فضل و کمال
    • - Their students are not so good in sports but they are superior in scholarship.
    • - دانشجویان آن‌ها در ورزش چندان خوب نیستند ؛ولی از نظر سواد برتری دارند.
    • - a teacher of great scholarship
    • - معلمی با دانش بسیار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد scholarship

  1. noun knowledge
    Synonyms: ability, awareness, cognition, comprehension, discernment, education, erudition, expertise, grasp, insight, instruction, intelligence, know-how, learnedness, learning, lore, philosophy, schooling, wisdom
  2. noun grant
    Synonyms: assistance, award, bursary, charity, donation, fellowship, financial aid, reward

ارجاع به لغت scholarship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scholarship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scholarship

لغات نزدیک scholarship

پیشنهاد بهبود معانی