گذشتهی ساده:
schooledشکل سوم:
schooledسومشخص مفرد:
schools( schoolfellow ) تدریس، تعلیم، تحصیل، کسب دانش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Girls did not receive enough schooling.
به دخترها آموزش کافی نمیدادند.
He had to interrupt his schooling to go to work.
مجبور شد برای گرفتن کار تحصیل را قطع بکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «schooling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/schooling