آخرین به‌روزرسانی:

Teaching

ˈtiːtʃɪŋ ˈtiːtʃɪŋ

گذشته‌ی ساده:

taught

شکل سوم:

taught

سوم‌شخص مفرد:

teaches

شکل جمع:

teachings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

آموزش، تعلیم، تدریس، آموزگاری، معلمی، اصول

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Teaching requires knowledge and talent.

معلمی علم و استعداد لازم دارد.

the teachings of Ali

تعلیمات حضرت علی (ع)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد teaching

  1. noun education
    Synonyms:
    training instruction schooling learning coaching guidance tutoring discipline cultivation culture drilling tutelage book learning enlightenment apprenticeship

لغات هم‌خانواده teaching

ارجاع به لغت teaching

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «teaching» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/teaching

لغات نزدیک teaching

پیشنهاد بهبود معانی