کارآموزی، شاگردی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After completing her apprenticeship as a chef, she opened her own restaurant and became a successful business owner.
او پس از اتمام دورهی کارآموزی خود به عنوان سرآشپز، رستوران خود را افتتاح کرد و صاحب تجارت موفقی شد.
She completed a two-year apprenticeship in carpentry before starting her own business.
او پیش از شروع کسبوکار خود، یک دوره دو سالهی شاگردی را در نجاری به پایان رساند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «apprenticeship» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/apprenticeship