Teachings

    ˈtitʃɪŋz ˈtiːtʃɪŋz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    آموزه‌ها، تعالیم، تعلیمات

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The teachings of Mahatma Gandhi emphasize non-violence and peaceful resistance.
    - آموزه‌های مهاتما گاندی بر عدم خشونت و مقاومت مسالمت‌آمیز تأکید دارد.
    - The political teachings of Karl Marx shaped the ideologies of communism.
    - تعالیم سیاسی کارل مارکس ایدئولوژی‌های کمونیسم را شکل داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد teachings

    1. noun a doctrine that is taught
      Synonyms:
      doctrines precepts tenets commandments dogmata
    1. noun the profession of a teacher
      Synonyms:
      educations trainings instructions tuitions curriculums disciplines beliefs philosophies doctrines precepts pedagogies enlightenments

    لغات هم‌خانواده teachings

    • verb - transitive
      teach

    ارجاع به لغت teachings

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «teachings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/teachings

    لغات نزدیک teachings

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه