با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Enlightenment

ɪnˈlaɪtnmənt ɪnˈlaɪtnmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    enlightenments

معنی و نمونه‌جمله

noun
روشنفکری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the gradual attainment of true enlightenment
- دستیابی تدریجی به وارستگی راستین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enlightenment

  1. noun awareness, understanding
    Synonyms: broad-mindedness, civilization, comprehension, cultivation, culture, edification, education, information, insight, instruction, knowledge, learning, literacy, open-mindedness, refinement, sophistication, teaching, wisdom
    Antonyms: bewilderment, confusion, ignorance, puzzlement

Collocations

  • the enlightenment

    (جنبش فلسفی و ادبی قرن هیجدهم در اروپا که ویژگی آن اتکا به عقل و منطق و تجربه به جای تعصب و سنت و احکام مذهبی و غیره بود) دوران روشنگری، جنبش روشن‌فکری

ارجاع به لغت enlightenment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enlightenment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enlightenment

لغات نزدیک enlightenment

پیشنهاد بهبود معانی