آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Bewilderment

bɪˈwɪldərmənt bɪˈwɪldəmənt

معنی bewilderment | جمله با bewilderment

noun

گیجی، سردرگمی، بهت، حیرت، درهم ریختگی، اغتشاش، بیترتیبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He couldn't hide his bewilderment.

نتوانست بهت خود را پنهان کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bewilderment

  1. noun puzzlement
    Synonyms:
    confusion surprise perplexity bafflement disorientation daze discombobulation

ارجاع به لغت bewilderment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bewilderment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bewilderment

لغات نزدیک bewilderment

پیشنهاد بهبود معانی