شکل جمع:
refinementsپالایش، تصفیه
The refinement of crude oil involves removing impurities to produce usable gasoline.
پالایش نفت خام مشتمل بر حذف ناخالصیها برای تولید بنزین قابل استفاده است.
The refinement of gold involves extracting impurities to create a more pure and valuable metal.
تصفیهی طلا مشتمل بر استخراج ناخالصیها برای ایجاد فلزی خالصتر و ارزشمندتر است.
اصلاح، بهبود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The artist's refinement of her technique allowed her to create more detailed and realistic paintings.
اصلاح تکنیک این هنرمند به او امکان داد تا نقاشیهای دقیق و واقعگرایانهتری خلق کند.
The scientist's refinement of the experiment's methodology ensured accurate and reliable results.
بهبود روششناسی آزمایش توسط دانشمند نتایج دقیق و قابل اعتمادی را تضمین کرد.
پیراستگی (رفتار و سخن و سبک)
She spoke with refinement.
با پیراستگی سخن گفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «refinement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/refinement