فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cleaning

ˈkliːnɪŋ ˈkliːnɪŋ

گذشته‌ی ساده:

cleaned

شکل سوم:

cleaned

سوم‌شخص مفرد:

cleans

معنی

noun

لاروبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cleaning

  1. noun cleansing
    Synonyms:
    washing cleansing sweeping brushing scrubbing tidying shampooing purification disinfection sanitation sterilization deodorizing purge ablution scouring purgation antisepsis prophylaxis dusting catharsis

لغات هم‌خانواده cleaning

ارجاع به لغت cleaning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cleaning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cleaning

لغات نزدیک cleaning

پیشنهاد بهبود معانی