با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Sanitation

ˌsænɪˈteɪʃn ˌsænɪˈteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    پساب‌زدایی، سیستم تخلیه‌ی فاضلاب، بهداشت (تأمین بهداشت عمومی مربوط به آب آشامیدنی از طریق تخلیه و تصفیه‌ی مناسب فاضلاب انسانی)
    • - The lack of sanitation facilities in some rural areas poses a major health risk for the residents.
    • - نبود امکانات پساب‌زدایی در برخی از مناطق روستایی خطر بزرگی برای سلامتی ساکنان به دنبال دارد.
    • - Proper sanitation practices are crucial for preventing the spread of disease.
    • - انجام اقدامات بهداشتی مناسب برای جلوگیری از گسترش بیماری بسیار مهم است.
    • - The government has allocated funds for improving sanitation infrastructure in underprivileged communities.
    • - حکومت بودجه‌ای را برای بهبود سیستم تخلیه‌ی فاضلاب در مناطق محروم اختصاص داده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sanitation

  1. noun Making something sanitary (free of germs) as by sterilizing
    Synonyms: sanitary science, science of public cleanliness, hygiene, asepsis, sanitization, disinfection, cleanliness, sanitisation

ارجاع به لغت sanitation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sanitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sanitation

لغات نزدیک sanitation

پیشنهاد بهبود معانی