آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ شهریور ۱۴۰۴

    Hygiene

    ˈhaɪdʒiːn ˈhaɪdʒiːn

    معنی hygiene | جمله با hygiene

    noun uncountable C1

    بهداشت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The importance of personal hygiene cannot be overstated in preventing the spread of diseases.

    اهمیت بهداشت فردی را نمی‌توان در پیشگیری از شیوع بیماری‌ها نادیده گرفت.

    Infant mortality was high because of poor hygiene.

    مرگ‌و‌میر کودکان به دلیل بهداشت بد زیاد بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Good hygiene is essential for maintaining a healthy lifestyle.

    رعایت بهداشت برای حفظ سبک زندگی سالم ضروری است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hygiene

    1. noun cleanliness
      Synonyms:
      sanitation hygienics public health wholesomeness healthful living preventive medicine salutariness regimen
      Antonyms:
      dirtiness filth foulness

    سوال‌های رایج hygiene

    معنی hygiene به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «hygiene» در زبان فارسی به «بهداشت» ترجمه می‌شود.

    بهداشت به مجموعه‌ای از اصول و شیوه‌ها اطلاق می‌شود که با هدف حفظ سلامت جسمی و روانی و پیشگیری از بیماری‌ها به کار گرفته می‌شوند. رعایت بهداشت شامل ابعاد مختلفی چون بهداشت فردی، بهداشت محیط، بهداشت تغذیه و بهداشت روان است. اهمیت این مفهوم در زندگی انسان به قدری بالاست که از دیرباز در متون پزشکی، دینی و فرهنگی به آن توجه ویژه‌ای شده است.

    بهداشت فردی، یکی از مهم‌ترین شاخه‌های بهداشت، شامل اقداماتی همچون شست‌وشوی منظم دست‌ها، استحمام، مراقبت از دندان‌ها و استفاده از لباس تمیز می‌شود. این اقدامات ساده نقش مهمی در جلوگیری از انتقال بیماری‌های عفونی دارند. برای مثال، شست‌وشوی صحیح دست‌ها می‌تواند از انتقال ویروس‌ها و باکتری‌ها به بدن جلوگیری کند و احتمال ابتلا به بیماری‌های رایج مانند سرماخوردگی یا آنفلوآنزا را کاهش دهد.

    در کنار آن، بهداشت محیط نیز اهمیت بالایی دارد. پاکیزگی و دفع صحیح زباله‌ها، تهویه مناسب فضاهای بسته و جلوگیری از آلودگی آب و هوا از جمله اقداماتی هستند که سلامت جمعی را تضمین می‌کنند. محیط ناسالم می‌تواند زمینه‌ساز شیوع بیماری‌های واگیردار و کاهش کیفیت زندگی افراد شود. به همین دلیل، دولت‌ها و سازمان‌های بهداشتی قوانین و دستورالعمل‌هایی را برای ارتقای بهداشت عمومی وضع کرده‌اند.

    بهداشت تغذیه‌ای نیز بخشی اساسی از این مفهوم است. مصرف مواد غذایی سالم، تازه و عاری از آلودگی، نقش تعیین‌کننده‌ای در سلامت افراد دارد. نگهداری مناسب مواد غذایی، پخت کامل غذاها و پرهیز از استفاده از مواد مضر، همگی در زمره اصول بهداشت تغذیه قرار می‌گیرند. بی‌توجهی به این اصول می‌تواند زمینه‌ساز بیماری‌هایی چون مسمومیت غذایی یا مشکلات گوارشی شود.

    بهداشت روان نیز بخشی جدانشدنی از بهداشت کلی است. حفظ تعادل روانی، مدیریت استرس و داشتن روابط اجتماعی سالم از مهم‌ترین عوامل در تأمین سلامت روحی افراد هستند. سلامت جسم و روان ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند و ضعف در هرکدام می‌تواند دیگری را نیز تحت تأثیر قرار دهد. مفهوم «بهداشت» تنها به پاکیزگی ظاهری محدود نمی‌شود، بلکه مجموعه‌ای جامع از مراقبت‌ها برای حفظ کیفیت زندگی انسان را شامل می‌شود.

    ارجاع به لغت hygiene

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hygiene» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hygiene

    لغات نزدیک hygiene

    • - hygeia
    • - hygge
    • - hygiene
    • - hygienic
    • - hygienically
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.