Sterilization

ˌsterələˈzeɪʃn̩ ˌsterəlaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sterilizations

معنی

noun
سترونی، گندزدایی، سترون‌سازی، عقیم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sterilization

  1. noun The act or an instance of making one incapable of reproducing sexually
    Synonyms: castration
  2. noun The state or condition of being unable to reproduce sexually
    Synonyms: barrenness, infertility, sterility
  3. noun The state or condition of being free from microorganisms
    Synonyms: sterilisation, sterility

ارجاع به لغت sterilization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sterilization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sterilization

لغات نزدیک sterilization

پیشنهاد بهبود معانی