صفت تفضیلی:
more sterileصفت عالی:
most sterileنازا، عقیم، بیبار، بیحاصل، بایر، سترون
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
sterile spores
هاگهای سترون
sterile soil
خاک نابارور
sterile policy
سیاست عبث
a sterile style
سبک مبتذل
a sterile sore
زخم گندزداییشده
a sterile tree
درخت بیمیوه (بیبار)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sterile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sterile