صفت تفضیلی:
bleakerصفت عالی:
bleakestبیآبوعلف، بیروح، خشک، بیحاصل، دلگیر
The house seemed empty and bleak.
خانه لخت و دلگیر به نظر میرسید.
They crossed a bleak stretch of land with almost no trees or signs of life.
آنها از منطقهای بیآبوعلف عبور کردند که تقریباً هیچ درخت یا نشانهای از حیات نداشت.
آبوهوا سرد، ناخوشایند، سوزناک، نامساعد، خشن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A bleak wind swept through the town, making it hard to walk outside.
باد سردی در شهر میوزید و بیرون رفتن را سخت کرده بود.
They arrived at the cabin during bleak weather, with freezing rain starting to fall.
آنها در هوای ناخوشایندی که باران یخزده شروع به باریدن کرده بود، به کلبه رسیدند.
Siberia's bleak winters
زمستانهای سخت سیبری
a bleak coast
کرانهی سرد و پر باد
تیرهوتار، ناامیدکننده، تاریک، ناگوار
Doctors said the patient’s chances of recovery were bleak.
پزشکان گفتند شانس بهبودی بیمار بسیار ناامیدکننده است.
The negotiations ended without progress, leaving the prospects for peace bleak.
مذاکرات بدون پیشرفت پایان یافت و چشمانداز صلح را تیرهوتار کرد.
a bleak future
آیندهای خالی از امید
صفت تفضیلی bleak در زبان انگلیسی bleaker است.
صفت عالی bleak در زبان انگلیسی bleakest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bleak» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bleak