بادخیز، در معرض باد
The campsite was too exposed, located on a windswept plain.
محل کمپ بیش از حد در معرض باد بود و روی دشتی بادخیز قرار داشت.
The lighthouse stands on a windswept cliff overlooking the sea.
فانوس دریایی روی صخرهای بادخیز قرار دارد که مشرف به دریا است.
(مو) بههمریخته، پریشان، نامرتب (بهخاطر باد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He brushed his windswept hair back with his hand.
او موهای بههمریختهی خود را با دست عقب زد.
After the storm, everyone had windswept hair.
بعداز طوفان، همه موهای پریشان داشتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «windswept» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/windswept