فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Windup

American: ˈwaɪnˌdəp British: ˈwaɪnˌdəp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    عمل بستن، پایان
    • - the windup of the meeting
    • - خاتمه‌ی جلسه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد windup

  1. noun The act of swinging both arms, sometimes above the head, and then pitching the ball in one continuous motion
    Synonyms: completion, conclusion, end, finish, finale, culmination, closing, mop-up

ارجاع به لغت windup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/windup

لغات نزدیک windup

پیشنهاد بهبود معانی