فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Windward

    ˈwɪndwərd ˈwɪndwəd

    معنی

    noun adjective adverb

    طرف باد، رو به ‌باد، بادخور، بادگیر، بادخیز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد windward

    1. noun the side of something that is toward the wind
      Antonyms:
      leeward
    1. adjective on the side exposed to the wind
      Antonyms:
      leeward
    1. adverb away from the wind
      Synonyms:
      downwind
      Antonyms:
      leeward

    Idioms

    to wind ward of

    در موضع مستحکم و برتر (قرار داشتن)، مقر خوبی داشتن

    ارجاع به لغت windward

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «windward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/windward

    لغات نزدیک windward

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    online review out of order outside line para- pedestrian zone optician phone box phone call phone case phone number piece of paper pop music power button railway station rube آگاهاننده هلو سپهر ترنم یلدا وحید آوا همتا سهیل حدیث غزل هدیه حامی فریبا مهشید