فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Windsurfing

ˈwɪndsɜrːfɪŋ ˈwɪndsɜːfɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable B1
    ورزش بادسواری، بادموج‌سواری (ورزشی مرکب از موج‌سواری و قایق‌رانی بادبانی که با استفاده از تخته‌بادبان انجام می‌شود)
    • - My favorite hobby is windsurfing because it challenges me both mentally and physically.
    • - سرگرمی موردعلاقه‌ی من بادسواری است چون هم از نظر ذهنی و هم از نظر جسمی مرا به چالش می‌کشد.
    • - windsurfing competition
    • - رقابت بادموج‌سواری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت windsurfing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windsurfing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/windsurfing

لغات نزدیک windsurfing

پیشنهاد بهبود معانی