ورزش بادسواری، بادموجسواری (ترکیبی از موجسواری و قایقرانی بادبانی که با استفاده از تختهبادبان انجام میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is passionate about windsurfing and travels to different spots to practice.
او به بادسواری علاقهمند است و برای تمرین کردن به مکانهای مختلف سفر می کند.
On windy days, windsurfing can be an exhilarating experience.
در روزهای بادی، بادموجسواری میتواند تجربهای هیجانانگیز باشد.
My favorite hobby is windsurfing because it challenges me both mentally and physically.
سرگرمی موردعلاقهی من بادسواری است چون ازنظر ذهنی و جسمی مرا به چالش میکشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «windsurfing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/windsurfing