امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Congenial

kənˈdʒiːniəl kənˈdʒiːniəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
هم‌خو، هم‌مشرب، دارای تجانس روحی، هم‌سلیقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- congenial friends
- دوستان همدل
- congenial tastes
- سلیقه‌های سازوار (متوافق)
- a congenial job
- شغل دلخواه (مطابق سلیقه)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد congenial

  1. adjective friendly, compatible
    Synonyms:
    adapted affable agreeable amical clubby companionable compatible complaisant congruous consistent consonant conversable convivial cooperative cordial delightful favorable fit genial good-humored gracious happy harmonious jovial kindly kindred like-minded mellow pleasant pleasing regular fellow right neighborly sociable social suitable sympathetic well-suited
    Antonyms:
    disagreeable ill-suited incompatible uncongenial unfriendly unsympathetic

ارجاع به لغت congenial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «congenial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/congenial

لغات نزدیک congenial

پیشنهاد بهبود معانی