آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Congenitally

kənˈdʒɛnɪtəli kənˈdʒɛnɪtəli

معنی congenitally | جمله با congenitally

adverb informal

به‌طور مادرزادی، به‌طور غیراکتسابی، به‌طور ذاتی، به‌طور فطری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The child was congenitally blind from birth.

کودک به‌طور مادرزادی از بدو تولد نابینا بود.

She was congenitally predisposed to heart conditions.

او به‌طور مادرزادی مستعد بیماری قلبی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت congenitally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «congenitally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/congenitally

لغات نزدیک congenitally

پیشنهاد بهبود معانی