آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ آذر ۱۴۰۴

    Friendly

    ˈfrendli ˈfrendli

    شکل جمع:

    friendlies

    صفت تفضیلی:

    friendlier

    صفت عالی:

    friendliest

    معنی friendly | جمله با friendly

    adjective A2

    دوستانه، مهربان، خوش‌مشرب، خوش‌رو، صمیمی، گرم

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    He treated us in a friendly way.

    او با ما دوستانه رفتار کرد.

    Our new teacher is very friendly.

    معلم جدید ما خیلی مهربان است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a friendly smile

    لبخند دوستانه

    Her friendliness and charm is the secret of her success.

    راز موفقیت او مهربانی و جذابیت اوست.

    a friendly wind

    باد مساعد

    adjective

    دل‌پذیر، راحت، خوشایند، دوستانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    We enjoyed a meal in a friendly atmosphere.

    ما در فضایی راحت غذا خوردیم.

    The café has a friendly ambiance that makes you feel at home.

    کافه، فضایی خوشایند دارد که احساس خانه بودن را به شما می‌دهد.

    adjective

    دوستانه (مسابقه یا مشاجره)

    We had a friendly game of chess in the evening.

    ما، بازی شطرنج دوستانه‌ای در عصر داشتیم.

    They had a friendly debate for fun.

    آن‌ها، مناظره‌ی دوستانه‌ای برای تفریح داشتند.

    adjective

    دوست، متحد، هم‌پیمان، خودی

    Friendly troops helped secure the area.

    نیروهای هم‌پیمان به امن کردن منطقه کمک کردند.

    The operation was supported by friendly units.

    عملیات، توسط واحدهای متحد حمایت شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    friendly aircraft

    هواپیماهای خودی

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی ورزش بازی دوستانه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    They organized a friendly between the two schools.

    آن‌ها، بازی دوستانه‌ای بین دو مدرسه برگزار کردند.

    We often have football friendlies on weekends.

    ما اغلب آخر هفته‌ها بازی‌های دوستانه‌ی فوتبال برگزار می‌کنیم.

    suffix

    (friendly-) دوستدار، سازگار، حامی

    We use eco-friendly cleaning products at home.

    ما از محصولات تمیزکننده‌ی دوستدار محیط‌زیست در خانه استفاده می‌کنیم.

    Ozone-friendly aerosols are less harmful to the environment.

    اسپری‌های سازگار با اوزون برای محیط‌زیست کمتر مضر هستند.

    suffix

    (friendly-) مناسب، دوستدار

    This is a pet-friendly café.

    این کافه، مناسب حیوانات خانگی است.

    This website is child-friendly and easy to navigate.

    این وب‌سایت، کودک‌پسند است و استفاده از آن آسان است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد friendly

    1. adjective intimate, companionable
      Synonyms:
      close familiar affectionate fond loving amiable amicable cordial genial sociable attached faithful good kind sympathetic attentive helpful neighborly outgoing tender welcoming affable chummy comradely convivial loyal solicitous benevolent civil clubby peaceful receptive thick well-disposed auspicious beneficial benign buddy-buddy conciliatory confiding favorable kindly on good terms peaceable propitious
      Antonyms:
      unfriendly cold unsociable aloof cool antagonistic incompatible unreceptive uncompanionable

    Collocations

    friendly smile

    لبخند دوستانه

    perfectly friendly

    کاملاً صمیمی، بسیار دوستانه

    remain on friendly terms

    رابطه دوستانه داشتن، در روابط دوستانه باقی ماندن

    eco-friendly design

    طراحی سازگار با محیط زیست / طراحی دوستدار محیط زیست

    لغات هم‌خانواده friendly

    noun
    friend, friendliness, friendship, friendly
    adjective
    friendly, friendless
    verb - transitive
    befriend

    سوال‌های رایج friendly

    شکل جمع friendly چی میشه؟

    شکل جمع friendly در زبان انگلیسی friendlies است.

    صفت تفضیلی friendly چی میشه؟

    صفت تفضیلی friendly در زبان انگلیسی friendlier است.

    صفت عالی friendly چی میشه؟

    صفت عالی friendly در زبان انگلیسی friendliest است.

    ارجاع به لغت friendly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «friendly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/friendly

    لغات نزدیک friendly

    • - friendlessness
    • - friendliness
    • - friendly
    • - friendly smile
    • - friendly society
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.