ورزش service, serve
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نوبت سرو زدن کیست؟
Whose service is it?
برگرداندن سرو او خیلی دشوار است.
It is very hard to return his serve.
serve, service
سرآشپز یک سرو کامل استیک را تهیه کرد.
The chef prepared a perfect serve of steak.
این رستوران سرو عالیای را برای غذا و نوشیدنی ارائه میدهد.
The restaurant offers excellent service for both food and drinks.
کلمهی «سرو» در زبان انگلیسی به cypress ترجمه میشود.
سرو یک نوع درخت همیشهسبز است که در مناطق مختلف جهان، بهویژه در نواحی مدیترانهای، رشد میکند و به خاطر شکل باریک و بلندش شناخته شده است. این درخت معمولاً دارای برگهای سوزنی شکل و چوبی مقاوم و معطر است که کاربردهای متعددی دارد.
سرو از دیرباز در فرهنگها و ادبیات بسیاری نماد پایداری، جاودانگی و عزت بوده و به دلیل ظاهر خاصش در باغها و فضاهای شهری و همچنین در آرامگاهها استفاده میشود.
درخت سرو به دلیل مقاومت در برابر شرایط سخت آب و هوایی، مانند خشکی و باد، و همچنین طول عمر بالا، بهعنوان نمادی از استقامت و ثبات در نظر گرفته میشود. چوب سرو در صنایع نجاری و عطرسازی کاربرد دارد و روغن معطر آن در تهیه عطرها و محصولات آرایشی استفاده میشود. همچنین در طب سنتی، عصارههای استخراج شده از سرو برای درمان برخی بیماریها و مشکلات پوستی به کار میرود.
در فرهنگهای مختلف، سرو با معانی متفاوتی همراه است؛ مثلاً در ادبیات فارسی، سرو نماد زیبایی، وقار و قامت راست است.
همچنین در بسیاری از باغهای تاریخی و معابد، سرو به عنوان عنصری تزئینی و معنوی دیده میشود. این درخت نه تنها از لحاظ زیباییشناسی بلکه از نظر فرهنگی و نمادین جایگاهی ویژه در تاریخ و زندگی مردم دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرو